اینم چند تا جوک که تازه دزدیدم
گردوخاک میره تو چش غضنفر میره چلوی آینه تو چشمش فوت میکنه خانمش میگه دیوونه تو فوت نکن بزار اون فوت کنه.
به غضنفر میگن بابات چند سالشه ؟ میگه نمیدونم خیلی وقته داریمش!
غضنفر مربی فوتبال میشه ، شماره 10 رو میکشه بیرون دوتا شماره 5 میفرسته تو!!!
غضنفر آلزایمر می گیره ازش می پرسن چه حسی داری؟
میگه : خیلی خوبه از وقتی مریض شدم هر روز با ادمای جدیدی آشنا می شم
غضنفر توی اتوبوس پر جمعیت پیله کرده بود به راننده و در گوش راننده هی حرف می زد. راننده مرتب بهش می گفت: برو بشین سر جات. آخرش مسافرها به راننده می گن: آقای راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره. راننده می گه: نه بابا اومده به من می گه: چپ کن یه کم بخندیم
.
به غضنفر میگن پاشو بیا ولایت بابات مرده-میگه دروغ میگید یه اتفاقی افتاده شما نمیخواین به من بگید.